اون روزا
اون روزا بازی ها این جوری نبود
سرمون همش تو گوشی نبود
*****
کار می کردیم از همون کله ی صبح
اما بازم می گفتیم کاری نبود
*****
اون روزا
اون روزا بازی ها این جوری نبود
سرمون همش تو گوشی نبود
*****
کار می کردیم از همون کله ی صبح
اما بازم می گفتیم کاری نبود
*****
کتاب مثنوی دانشجویی
در این کتاب مسائل و مشکلات فرهنگی، صنفی و اجتماعی دانشجویان به زبان طنز بیان شده است. بخش اعظم این کتاب در دوران دانشجویی نویسنده تحریر شده است.
قصمتی از کتاب:
باب چهارم:
باز هم در عشق و حکایت آن جوان عذب کی به خواستگاری
کنیزک...ببخشید دختری دانشجو رفت و ندادندش و الخ
باز هم با عشق با نام خدا
با سلام ای دوستان آشنا
....در میان باغ آن دانشکده